کد مطلب:113762 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:255

مقدمه محمد تقی جعفری











حمد و سپاس بی پایان مر خای راست كه با حكمت بالغه ی ربوبی خود خلعت هستی بر موجودات بخشید و از میان آنها آدم ابوالبشر (علیه السلام) و فرزندانش را تكریم نموده و آنان را با استعدادهای عالی، ممتاز، ساخت كه اگر با تكاپو و مسابقه در خیرات و كمالات آن استعدادها را به فعلیت برسانند، در جاذبه ی كمال اعلا، رهسپار كوی لقاء الله و رضوان الله گردند، خداوندی كه برای به فعلیت رسانیدن آن نهادها و بهره برداری صحیح از آنها، پیامبرانی فرستاد كه هماهنگ با عقول نافذ وجدانهای پاك، مردم را به طرق هدف اعلای «حیات معقول» كه مسیر جاذبه ی كمال اعلا است، هدایت نمایند.

درود خلاص و بیكران ما بر پیامبران عظام بخصوص سرور و خاتم همه ی آنان محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) و اوصیای معصوم او باد كه مشعلهای فروزان كاروانیان راه حق و پرچمداران قافله ی جویندگان حقیقتند.

در بامداد طلوع مكتب نجات بخش اسلام، از خورشید فروزان رسالت

[صفحه 12]

عظمای خاتم رسولان (صلی الله علیه و آله و سلم) دو نور بسیار درخشان كه بیك كانون پیوسته بودند در صفحه ی تاریخ بشریت تابیدن گرفتند:

یكی از آن دو كتاب الله و دومی عترت طیب و طاهر آن حضرت.[1].

هر كس كه از اسلام اطلاع لازم و كافی دارد این دو حقیقت مسلم را می داند و می پذیرد.

حقیقت یكم اینكه سر سلسله خاندان عصمت كه پس از پیامبر عظیم الشان اسلام، امیرالمومنین علی بن ابیطالب (علیهماالسلام) است، تجسمی است از قرآن مجید- آن كتاب الهی كه خاتم و جامع همه ی كتب آسمانی- است.

اینكه: «امیرالمومنین (علیه السلام) قرآن ناطق و وجودش تبلوری از آن كتاب الهی است» از منابع معتبر اسلامی برآمده، همانند شعاری بس مقدس بر چهره ی قرون و اعصار می درخشد.

حقیقت دوم اینكه روایاتی متنوع در منابع اولیه ی اسلام مخصوصا حدیث مقدس: «مساوات امیرالمومنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) با رسولان الهی در امتیازاتی كه خداوند سبحان به آنان عطا فرموده است»[2] باضافه ی آیه ی

[صفحه 13]

مباهله كه «علی بن ابیطالب (علیه السلام) در آن، نفس رسول اعظم منظور شده است»[3] با كمال وضوح اثبات می كنند كه علی (علیه السلام) آن بزرگ بزرگان و آن یگانه نسخه ی انسان كامل كه پس از وجود نازنین محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) نظیر او به عرصه ی هستی گام نگذاشته است، تجلی گاه نمونه ی همه ی امتیازات والای پیشوایان معصوم می باشد.

نتیجه ی بسیار با اهمیتی كه از بیان این دو حقیقت می گیریم، اینست كه سخنان امیرالمومنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) باز گو كننده ی حقائق قرآن و تفسیر و توجیه كننده ی آن كتاب آسمانی است و از زبان شخصیتی صادر شده است كه نفس او تجلی گاه امتیازات همه ی پیامبران و رسولان الهی بوده و مطابق آیه ی شریفه ی مباهله حتی با نفس مقدس حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) اتحادی داشته است.

نتیجه ی دیگری كه از بیان دو حقیقت فوق بدست می آید، ابدیت

[صفحه 14]

سخنان امیرالمومنین (علیه السلام) است كه بیان كننده ی رسالات انبیاء و حقائق قرآن مجید است.

با نظر باین دو نتیجه كه صاحبنظران بزرگ اسلامی، حتی بنا به گفته ی ابن ابی الحدید، متفكران غیر اسلامی نیز در طول قرون و اعصار خود را بی نیاز از درك و فهم سخنان آن بزرگ پیشتاز قافله ی معارف و حكمت و عرفان الهی ندیده، از آن سخنان برای همه ی ابعاد حیات مادی و معنوی بشر بهره برداری ها نموده اند، لذا همانگونه كه می دانیم كتاب نهج البلاغه كه عالم بزرگوار و سید شریف و عظیم مرحوم سید رضی مقداری فراوان از سخنان علی (علیه السلام) را در آن جمع كرده است.

همواره مطمح نظر و مورد توجه و تحقیق و تامل كاروانیان علم و معرفت بوده است.

در دوران معاصر ما كارهای مفیدی پیرامون ابعادی از نهج البلاغه صورت گرفته است كه باید گفت: همه ی آنها مفید و گامهایی ثمر بخش در آشنا ساختن جامعه، مخصوصا اندیشمندان و صاحبنظران با سخنان امیرالمومنین (علیه السلام) كه فوق كلام مخلوق و تحت كلام خالق جل و علا است، برداشته شده است.[4].

از جمله ی این كارها، تلاش و كوشش بلیغ و بسیار ارزنده ایست كه محقق ارجمند و دانشمند محترم آقای محمد دشتی پیرامون ابعاد متنوع این كتاب بزرگ انجام داده است. شكی نیست در اینكه آشنایی با

[صفحه 15]

نهج البلاغه برای تحصیل معارف حقیقی الهی و عمل به آن بدون شناخت آن ابعاد متنوع یا امكان پذیر نیست و یا نتیجه ای جز اطلاعی ناقص و محدود نخواهد داشت.

این كار بزرگ بقدری ارزنده و مورد نیاز جامعه ی ماست كه می توان گفت:

یكی از كارهای كم نظیر حوزه ی مباركه ی قم در مقوله ی خود می باشد كه مخصوصا دانشجویان دانشكده ها و طلاب حوزه های علمیه را به یك حركت علمی و عملی بسیار پر معنی وادار می كند. می توان گفت: ارزش اینگونه تلاشهای سازنده موقعی بخوبی روشن می گردد كه نونهالان باغ علم و معرفت، نخست با یك بینایی و صفای فطری از آراء و نظرات و عقائد دیگر متفكران جوامع بشری ما درباره ی معارف انسانی در دو قلمرو «انسان آنچنانكه هست» و «انسان آنچنانكه باید» نیز اطلاعات لازم بدست بیاورند و سپس سخنان امیرالمومنین (علیه السلام) را با كمال بصیرت و خلوص مطالعه و بررسی نموده و درك كنند، تا بدانند كه كار و تلاش درباره ی چنین سخنان و سطوح و ابعاد متنوع آن چه معنی دارد؟

مولف ارجمند تتبع و تحقیق در مباحث خود را پیرامون جهات و ابعاد كتاب جاودانی نهج البلاغه در 12 مجلد در معرض مطالعه و تحقیق طلاب محترم و دانشجویان عزیز و محققان عالیقدر گذاشته است و اینجانب این مجلدات را در حد لازم برای بیان نظر مطالعه نمودم.

این مجلدات در نوع كار خود كه تحقیق و بررسی موضوعات و مسائل گوناگون پیرامون نهج البلاغه است، نخستین گام است كه توانسته نتایج كارهای گذشته را هم باضافه ی حقایق تازه، در اختیار كاروانبان علم و معرفت قرار بدهد.

[صفحه 16]

از خداوند متعال مسالت می نمایم كه توفیقات و عنایات خود را به محقق ارجمند و دانشمند محترم آقای محمد دشتی بیفزاید.

محمد تقی جعفری

15/ 1/ 1369

مطابق 8 رمضان المبارك 1410

[صفحه 17]


صفحه 12، 13، 14، 15، 16، 17.








    1. حدیث متواتر از پیامبر عظیم الشان انی تارك فیكم الثقلین: كتاب الله و عترتی اهل بیتی، ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا ابدا و انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض (من میان شما دو امانت «و دو حجت» بسیار با اهمیت می گذارم: كتاب خدا و عترت من كه اهل بیت منند. مادامی كه باین دو امانت تمسك كنید گمراه نخواهید گشت و این دو امانت از یكدیگر جدا نخواهند شد تا در روز قیامت در كنار بر من وارد شوند.
    2. حدیث مساوات امیرالمومنین (علیه السلام) را اهل سنت نیز نقل نموده اند. از آن جمله در كتاب الریاض النضره 2/ ص 218 و 202 و در تاریخ مدینه دمشق- تصنیف العالم الحافظ ابی القاسم علی بن الحسن بن هبه الله الشافعی المعروف به ابن عساكر- با تحقیق آقای شیخ محمد باقر محمودی ج 2 ص 225 و ص 280 با اسناد متعدد و در شرح تجرید الاعتقاد- خواجه نصیر الدین طوسی ص 388- شارح ملا علی قوشچی كه بی شك یكی از برجسته ترین علمای اهل سنت است، حدیث را چنین نقل كرده است: «من اراد ان ینظر الی آدم فی علمه و الی نوح فی تقواه و الی ابراهیم فی حلمه و الی موسی فی هیبته و الی عیسی فی عبادته فلینظر الی علی بن ابیطالب» (هر كس بخواهد بنگرد به آدم در علمش و به نوح در تقوایش و به ابراهیم در حلمش و به موسی در هیبتش و به عیسی در عبادتش، بنگرد به علی بن ابیطالب «علیه السلام».
    3. آیه ی مباهله چنین است: فمن حاجك فیه من بعد جاءك من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائكم و نساءكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنه الله علی الكاذبین (آل عمران- 61)

      (و اگر كسی درباره ی دین حق پس از آنكه علم بحقیقت آن برای تو رسید، احتجاج كند، پس بگو بیائید ما فرزندانمان را بخوانیم شما هم فرزندانتان را بخوانید و زنانمان را بخوانیم و شما هم و خودمان را بخوانیم شما هم خودتان را بخوانید، سپس یكدیگر را نفرین نموده لعنت خدا را بر دروغگویان قرار بدهیم) همه ی مفسران بدون استثنای قابل توجه برآنند كه پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ابناءنا را بر امام حسن و امام حسین و نساءنا را بر فاطمه ی زهرا و انفسنا را به حضرت علی (علیه السلام) اطلاق فرمود.

    4. این حقیقت را باید در نظر داشت و با هر كسی كه می خواهد درباره ی انسان و انسانیت نظری ابراز كند، در میان گذاشت كه برای شناخت واقعیات صحیح در دو موضوع مزبور (انسان و انسانیت) لازم است سراغ انسانی را گرفت كه فوق انسان و بنده ی حقیقی خالق انسانها و مجذوب كامل او باشد و سخنانش فوق سخنان انسانها و زیر سخنان خدا و جلوه هایی از آنها باشد.